رویای خیس...
اینجا میان خیس ترین رویا نشسته ام و روی خیس ترین کاغذ می نویسم از اشک چشمان آفتاب که به خون کشید قلب آبی دریا را.....

من سال هاست که نمی نویسم! من سال هاست که نمیخواهم بنویسم!

من سال هاست که احساسم را با این اشک های لعنتی معامله کردم.


سه شنبه 14 آذر 1391 | 21:32 | علوی |

امروز بدجور دلم هوای حضرت رقییه(س)رو کرده بود...

اگر به قتلگاه سر تو یریده شد

روزی هزار بار سرم را به نی زدند

بابای خوب من،تو ماندی زیر دست وپا

روزی هزار بار دخترکت را کتک زدند

از آن شبی که جا ماندم از عمه زینبم

هر شب هزار بار گلت را لگد زدند

نی آمد و زخم کرد لب قاری تورا

آن شب به دندان شیری من نظر زدند

بابا بیا تنم غرق زخم شد

هر قدر نشد تورا بزنند،مرا زدند

حس می کنم که عمه ام دیگر بریده است

می فهمم این را که جای من چه قدر عمه را زدند........ 


چهار شنبه 8 آذر 1391 | 17:7 | علوی |

السلام علیک یا اباعبدالله

بر پیکر تو حرامی پست نشست

درحین جداکردن سر، مست نشست

با خون خدا، چه بی ادب تا کرده 

تا آن دم آخر که نفس هست نشست 


شنبه 4 آذر 1391 | 1:20 | علوی |

About
.............................................

این جا جایی برای چتر نیستِ،قبل از ورود چترها را ببندید و به دست باد بسپارید.....!!!
Menu
.............................................
Authors
.............................................
Link
.............................................

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان رویای خیس... و آدرس rroyaiekhis.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







Blog Tags
.............................................
Theme Weblog
.............................................
Design
.............................................
Other
.............................................

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 5
بازدید کل : 29145
تعداد مطالب : 51
تعداد نظرات : 72
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


Tiny Hand

ڪُد موس