رویای خیس...
اینجا میان خیس ترین رویا نشسته ام و روی خیس ترین کاغذ می نویسم از اشک چشمان آفتاب که به خون کشید قلب آبی دریا را.....
حضرت دلبر سلام این جمعه هم تکرار مکررات بود تکرار نیامدن تکرار همیشه بودن و هیچ وقت نبودن تکرار... من که دیگر از هیچ جمعه ای نمی نویسم هیچ کدامش را . . . اما نه... من عاشقم عاشق همیشه می نویسد من تمام این جمعه ها را می نویسم تمامش را... جمعه 21 مهر 1391
| 16:5 | علوی | |
|
|
.: طراحی قالب وبلاگ : نایت اسکین :. |